گر بر افروزد آتش در دم


عالمی سوخته شود در دم

مرد گردن به بند در دینم


کشتهٔ عشق و مردهٔ دردم

داده ام دل بدست باد صبا


به هوائی که خاک او گردم

فاش کردند راز پنهانم


اشک گلگون و چهرهٔ زردم

ساقیا جام می به سید ده


که من از توبه توبه ای کردم